اتحاد و کلاغ

اتحاد و کلاغ

..

باز آمد و باز آمد

هر لحظه کلاغ آمد

چون بچه کلاغ از ضعف

بر خواجه به دست آمد

.

مادر ز  ِ هوا حمله

گوئی به شکار آمد

چندین نوک ِ دیگر هم

بر خواجه کلاه آمد

.

در حال کلاه، در شد

خواجه، نگران آمد

چندین کلاغ با داد

یکجا به صدا آمد

.

از ضربه ز  ِ منقار ها

چند زخم به سر آمد

تا بچه کلاغ از دست

خواجه، به رها آمد

.

از ترس  ِ سر و چشمش

دستش به فراز آمد

از ترس  ِ دو دَه زاغک

خواجه، به فرار آمد

.

کز جمع کلاغان شد

کآن مرد به فغان آمد

بر جمع موافق شو

ازجمع فراز آمد

.

پس رو چو کلاغان شو

بر جمع شتابان شو

از جمع هزاران سنگ

کوهی به فراز آمد

..

سوز

 18.06.2010 – 28 خرداد 1388

یک دیدگاه برای ”اتحاد و کلاغ

برای تفکر پاسخی بگذارید لغو پاسخ

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.