این جنگ چه داشت؟

این جنگ چه داشت؟

..

این جنگ برای مردم چه داشت؟

آن کودک ده ساله به مادرش نگاه می کرد

و اشک های اندوه ِ مادرش و ابروهای در هم او

و چشمان جویای مادر و گُنگ بودن ِ آن نگاه

و آن کودک در این سئوال بود که

این ها، برای چیست؟‌

چرا پدرم با عجله خداحافظی کرد و رفت

و چرا مادرم غمگین  است و گیج و بی هدف

ما کجا خواهیم رفت، چرا در حال جا به جا شدن هستیم؟

یک صدای «گورامپ» و یک تکان ملایم زمین،

بچه به سوی مادرش روان شد و با نگرانی پرسید

چه بود؟‌

مادر، دستش را به دور بچه حلقه کرد و گفت

چیزی نیست عزیزم، بیا این چیز را بردار برویم

.

به کجا، و تا چه زمانی و برای چی؟

..

سوز

۰۹ اسفند ۱۴۰۰ –  28.02.2022

—————                 

امروز چهار روز است که جنگ اوکراین شروع شده است

جهان غرب و روسیه با هم در جدال برای به دست آوردن هستند

به دست آوردن چیزی که مردم کوچه و خیابان، آواره می شوند و خسارت می بینند

و تعداد کمی از مردمانی دیگر ، از این در به دری ها و کشت و کشتار های مردم،

پولدار می شوند

و این تعداد کم، از این تجارت و پولدار شدن ِ خود راضی هستند…

———-                

.

مادر – ۹

مادر – ۹

..

مادر یعنی محبت

مادر یعنی زندگانی

مادر یعنی فداکاری

مادر یعنی خود را ندیدن و برای دیگری کوشیدن

مادر یعنی برای راحت بودن ِ فرزند، تا صبح بیداری

مادر یعنی برای سلامت ِ فرزند، از خوردنی ها ، خودداری

مادر یعنی بعد از دردِ فراوانِ زایمان

به روی آن که این درد را به خاطر ِ او دارد، لبخند زدن

بچه را در آغوش گرفتن و با شوق بوسیدن

مادر بودن افتخاری ست که به مردان نمی دهند

درود به همه مادران ِ جهان

درود به مادران ِ مادر دار

و درود به مادران ِ بی مادر

و درود به آن ها که به مادر خدمت می کنند

.

و بدان! هر قدمی که برای رضای مادر برداری

قدمی ست که به پله ای بالاتر در بهشت بر میداری

..

سوز

۲۶ آذر ۱۳۹۴ – 17.12.2015

——-

به مناسبت روز مادر

مقام زن

تقدیم به زنان به مناسبت روز جهانی زن

مقام زن

..

افراد کمی، ز ِ نام ِ زن‌، ترس دارند

هر جا که زن است‌، برآن حصار می دارند

در بطن ِ زنی، وجودشان پا به گرفت

با چنگ و دهان‌، به سینه اند، شیر خوارند

.

با دست ِ زنان، خوراک آمد به دهان

در بچه گی است‌، قدم قدم‌، دست ِ زنان

با عشق ِ زنان، تلاش دارند شب و روز

تا با نگهی‌، قرار گیرد‌، تن و جان

.

بر راحتی یو‌، رفت و شدی بی پروا

چون، خانه یه خاله، گفته بودی آقا

با همسر ِ خود که در تلاش است شب و روز

آسوده و امن‌، به خوان نشستی آقا

.

چون مادر ِ ماست‌، مقام ِ زن، بالا هست

هان، دختر ِ ما، مادری از فردا هست

پس خواهر ِ ما‌، عمه شدی بر فرزند

از هر دو طرف‌، محبتی والا هست

.

بر نصف ِ جهان‌، جسم ِ زنان جای گرفت

آن نصف ِ دگر‌، ز ِ قلب ِ مردان بگرفت

گر‌‌، دو نیمه از نصف ِ جهان جمع کنی

بینی که زن است که کل ِ دنیا بگرفت

..

سوز

18.اسفند 1391 – 08.03.2013