وطن فروش

وطن فروش

..

خود فروش‌، گرچه فروشَد‌، تن و نانی بخورد

صد شرف باشدش از آن ها‌، که وطن بفروشند

هر دو در حال ِ فروشند‌، کآورند سکه به دست

با شرف خود به فروشَد‌، بی شرف‌، مادر ِ خود

.

آنکه در راه ِ وطن‌، از جان ِ خود مایه گذاشت‌، سرباز است

بی شرف‌، بز دل و خائن بُوَد آنک‌، مام ِ وطن بفروشد

جامه بَر تن کُند از رنگ و ریا‌، ظاهر ِ خادم دارد

برق ِ چند سکه به فکر‌، خواهر و مادر به عیان بفروشد

..

سوز

08 شهریور 1390 – 29.08.2012

بیان دیدگاه

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.